به گزارش پايگاه خبري تحليلي پيرغار، سيد عليرضا شريفي با تأکيد بر اينکه فوتبال را بايد پديده قرن گذشته دانست، اظهار کرد: رشته ورزشي فوتبال به دليل جذابيت هايي که دارد در سراسر دنيا به صورت يک واحد مستقل درآمده است و فيفا هم مثل يک حکومت مستقل عمل ميکند و آنقدر جاذبه دارد که به لحاظ اقتصادي خود را اداره کند، در اين صورت نيازي نيست اين بخش وامدار هيچ نهادي باشد. در کشور ما هم اگر به موارد درآمدزايي مثل قانون کپي رايت، پخش مستقيم تلويزيوني و... توجه شود، خود به خود اين ماجرا منتج به جذب اسپانسرهاي قوي ميشود.
عضو کانون مربيان فوتبال افزود: بخش خصوصي به دليل مسائلي که گريبانگير فوتبال ايران است، انگيزه ورود به اين حيطه را ندارد. سرمايه گذاران با يک حساب سرانگشتي متوجه ميشوند که سرمايه گذاري در اين بخش جز ضرر چيزي ندارد. کساني مثل آقاي هدايتي هم که استيل آذين را از نظر مالي حمايت ميکرد، با انگيزه هاي غير مالي اين کار را انجام مي داد و به وضوح هم شاهد بوديم که افراد سرمايه گذار دچار شکست مالي شده اند.
اين کارشناس با اشاره به اينکه بستر لازم براي درآمدزايي در فوتبال ايران به وجود نيامده است، گفت: تمام سرمايه گذاريهاي بخش خصوصي و حتي دولتي از ديرباز حلق الساعه و کوتاه مدت بوده است. مثلا مدير عامل يک شرکت که علاقهمند به اين ورزش است يک تيم را راه اندازي يا حمايت ميکند، چند وقتي هم شايد نتايج قابل قبول بگيرد، اما با عوض شدن مدير عامل ممکن است فردي جايگزين شود که تمام سرمايه گذاري ها و تزريق پول به تيم را متوقف کند. نمونه بارز اين موضوع را ميتوان در تيم هاي پيکان (در اواخر دهه ??)، تيم پورا (دهه ??)، تيم کشاورز (دهه ??) و بسياري از تيم هاي ديگر ديد و نمونه نزديک به روز آن هم تيم فولاد خوزستان است که زماني با خريد مربي و بازيکنان حرفه اي به قهرماني هم رسيد، اما بعد از مدتي که حمايت هاي مالي کاهش يافت، به ليگ دسته يک سقوط کرد.
شريفي ادامه داد: برخي از افرادي که در فوتبال سرمايه گذاري ميکنند، دلسوز اين ورزش نيستند و با انگيزه هاي غير ورزشي وارد اين حيطه شده اند. همين ها به علت آگاهي اندکي که از زواياي اين ورزش دارند، عامل ورود افراد غير متخصص به اين حوزه شده اند که راه رشد و پيشرفت فوتبال ايران را سد نموده اند. تا زماني که براي ورود بخش خصوصي و افراد دلسوز زمينه سازي درست و مطابق با استاندارهاي جهاني انجام نشود؛ سير قهقرايي فوتبال ادامه خواهد داشت.
وي همچنين به پول هاي بي حساب و کتابي که به فوتبال وارد ميشود اشاره و تصريح کرد: اين پول ها فساد ميآورد و راه سازندگي و پويايي فوتبال ايران را بسته است، چرا که برخلاف تصور عامه امروزه اين پول ها به جاي آنکه به جيب فوتبال و فوتبالي ها برود، در حساب هاي يک عده دلال و کار چاق کن جا ميگيرد و به جاي صرف شدن در کارهاي زير بنايي، صرف بالا رفتن قيمت کاذب يک عده بازيکن و مربي ميشود که اين هيچ نفعي به فوتبال ما نميرساند و هيچ کس هم نيست که براي پول هايي که از جيب بيت المال خرج ميشود دلسوزي کند. در حالي که با ورود بخش خصوصي، صاحب پول مشخص است و درچگونه خرج کردن و کجا خرج کردنش هم تجديد نظر ميشود.
شريفي درباره افت شديد فوتبال در چند دهه گذشته اظهار کرد: با گذر از سال هاي ابتدايي دهه ?? که چندين قهرماني در رده هاي مختلف سني در اين رشته به دست آورديم و حضور معقول در المپيک و جام جهاني داشتيم، ناگهان فوتبال ايران به شدت دچار افت شد. اگر چه انقلاب و هشت سال جنگ تحميلي تأثير زيادي بر کاهش عملکرد و موفقيت هاي فوتبال ايران داشتند، اما بعد از جنگ هم اوضاع بهتر نشد و اگر موفقيتي هم به دست آمد، کوتاه مدت و بي دوام بود.
تيم هايي مثل لبنان و بحرين در دوران اوج فوتبال ما کسب نتيجه تساوي مقابل ايران را افسانه ميدانستند، اما همين حالا اين تيم ها در حال گذر از ما هستند. در همان زمان جنگ، تيم ژاپن از منتخب خوزستان با سه گل شکست خورد ولي اکنون رسيدن به جايگاه اين کشور بسيار دست نيافتني است.
اين کارشناسان در پايان خاطر نشان کرد: در فوتبال اين مملکت قانون کپي رايت معنايي ندارد، همان گونه که هنر ما هم از اين معضل رنج ميبرد و با پايمال کردن حق مولف، يک اثر موسيقي يا يک فيلم به راحتي در اختيار همه قرار ميگيرد، در فوتبال هم بخش مهمي از درآمدزايي را که کپي رايت و حق پخش تأمين ميکند رعايت نميشود. باشگاه هاي معتبر دنيا با فروش پيراهن هاي ارجينال اصلي بازيکنان و راه اندازي شبکه هاي تلويزيوني و حتي تأسيس موزه، درآمد بالايي به دست ميآورند. در صورتي که در ايران درآمدزايي از اين طريق جايگاهي ندارد . اينها نمونه هايي بود که هم ميدانند و البته با تشکيل کارگروه هايي از کارشناسان و اهالي فن و تحقيق و مطالعه در سبک باشگاه داري آنها ميتوان به موارد بهتري دست پيدا کرد که شايد نسخه شفا بخشي براي فوتبال در حال احتضار ما باشد.(افکار)